الهام فخاری- عضو شورای اسلامی شهر تهران قلبم تندتر میتپید، دستهایم با برگهها و کارت در پاکت، سرد شده بود. ترفندهایی را که آموخته بودم به کار بستم تا آرام شوم و بتوانم تمرکز پیدا کنم. باید همه آنچه را خوانده و نوشته و تمرین کرده بودم، در چند ساعت پردازش میکردم و بر برگهای علامت میزدم؛ چون در دو نوبت و دو گروه آزمایشی شرکت کردم، این موج هول و رهایی پس از آن چند ساعت را دوباره تجربه کردم. دهههاست گرمای تیرماه برای هفده، هجدهسالهها بهویژه همراه با هول آزمون ورودی دانشگاههاست. امروز هم که آن روز آزمون را با خود بازخوانی میکنم، احساس میکنم تپش قلبم تندتر میشود. تصویرهای گزارش خبری از کنکوریها گویای این آوردگاه بزرگ جوانان است. هرچه خانواده هستهایتر شده کنکور هم به مسئله و چالشی خانوادگی دگرگون شده است. بسیاری از خانوادهها چند سال آخر دبیرستان بچهها روال و کارهایشان بر کنکور کانونمند میشود و همه بهگونهای درگیر غوطهوری در وضعیتی مبهم هستند تا زمانی که آزمون برگزار شود و روزی که نتیجه بیاید. همه میدانیم که در سالهای کنونی، کنکور به یک صنعت تبدیل شده و در حاشیه آن تجارت بزرگی در جریان است. گذشته از خوب و بد این تجارت آزمونی، کنکور یک چالش بزرگ روانی، اجتماعی و اقتصادی برای شرکتکننده و خانوادهها به شمار میرود. صنعت کنکور موجب شده تجربههای فرهنگی دانشآموزان دبیرستانی محدود و ناکام بماند و با درگیرکردن افراطی دانشآموز و خانواده در رقابتی سخت بخشی از جامعه از رشد فرهنگی همهسویه بازمیماند. کنکوریها تجربههای فرهنگی سینما و نمایش، موسیقی و نقاشی، گردهماییهای اجتماعی، کنشگری مدنی و کارهای داوطلبانهشان به خاطر کنکور محدود و کمینه میشود، سالهای طلایی جوانیشان در میان آزمونهای چندگزینهای ترفندهای تستزنی میگذرد و تا به خود بیایند، درگیر روزمرههای کلیشهای زندگی بزرگسالی و کشاکشهای کار شدهاند. سالها پس از کنکور آدمها درمییابند سرنوشت کار و زندگیشان به آن گونهای که صنعت کنکور به خود گره میزده، رقم نمیخورد و عاملهای دیگری بر فضای کسبوکار اثرگذار هستند. از سوی دیگر، کنکور بهشکل رویه افراطی موجب ژرفترشدن شکاف طبقاتی و افزایش نابرابریهای آموزشی شده است. بسیاری از دانشآموزان طبقه نابرخوردار و کمبرخوردار گروه هدف این تجارت آزمونی نیستند و نمیتوانند هزینههای گزاف پرداخت کنند، پس کمکم از گردونه خارج میشوند. سال به سال میزان شانس موفقیت داوطلبان کمبرخوردار در رشتههای رتبههای ممتاز کاهش یافته و طبقه متوسط کمرنگ شده است. چنین روندی خلاف قانون اساسی است و بر نابرابریهای اجتماعی دامن میزند. صنعت آزمون به آزمون ورودی دانشگاهها بسنده نکرده و تا آزمونهای فراکارشناسی و تخصصی هم گسترش یافته است. با همه رکود اقتصادی، تجارت کتاب و کلاس کنکور در سطحهای گوناگون چشمگیر و پررونق است. سیاستگذاران گرچه میکوشند این وضعیت را مهار کنند؛ ولی حاشیه سود این صنعت چنان بزرگ است که در برابر هرگونه محدودسازی مقاومت و سرسختی نشان میدهد. گرچه آزمون ورودی دانشگاه با هدف توزیع عادلانه فرصتهای آموزشی برنامهریزی شد؛ ولی در روند دگرگونیهای نسلی و رشد صنعت کنکور بر زندگی افراد و خانوادههایشان اثرهای منفی داشته است. کانونمند افراطی بر کنکور در دبیرستان، دانشآموز و خانواده را از تجربههای فرهنگی و اجتماعی ژرف و معنادار دور میکند و مانند یک سکته بر کارکردها و کنشهای اجتماعی و فرهنگی اثر مختلکننده دارد. صنعت کنکور به افراط بر خود آزمون متمرکز است و آزمون را از یک ابزار و روش سنجشی به هدف زندگی تغییر داده که پیامدهای جبرانناپذیر اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی داشته است. برای آنان که با فقر و بیعدالتی مبارزه میکنند، اصلاح کنکور و محدودسازی صنعت کنکور یک هدف بایسته و کنشی فرهنگی-اجتماعی است. ما نهتنها باید فشار روانی و اجتماعی آزمونها بر آدمها و خانوادهها را مهار کنیم؛ بلکه با مهار این تجارت پرحاشیه شایسته است با آزادکردن زمان و فضای جوانان به پربارسازی فرهنگی سالهای طلایی زندگی بپردازیم.
نظرات